اندیکا از شهرستانهای تازه تاسیس استان خوزستان شامل سه بخش در شمال شرقی خوزستان قرار دارد. جمعیت شهرستان اندیکا ۸۰ هزار نفر و مساحت آن ۲۳۰۰ کیلومتر مربع است.
مرکز آن شهر کوچک قلعه خواجه است که ۹۱۵ نفر جمعیت دارد. شهرستان اندیکا شامل دو بخش آبژدان و چلو است.
این شهرستان پیش از این بخشی در شهرستان مسجدسلیمان استان خوزستان بود. جریان تبدیل شدن بخش اندیکا به شهرستان از سال ۱۳۸۴ آغاز و در نیمه دوم سال ۸۶ نهایی شد.
این شهرستان دارای ۵۹۵ روستا و آبادی، ۶ دهستان، ۳۳ هزار هکتار زمین کشاورزی و ۲۰۰ آثار تاریخی است. آب و هوای خوب و دو سد مسجد سلیمان و شهید عباسپور و همچنین جاده بازفت از پتانسیلهای این شهرستان هستند.
دهستانهای شهرستان اندیکا در زمانی که بخش بود عبارت بودند از: اندیکا، آبژدان، چلو، شلال و دشتگل، قلعه خواجه، کوشک، للروکتک، و آبزالو (روستای شهید البرز امامی). جمعیت بخش اندیکا هم در سال ۱۳۸۵ برابر با ۴۹۷۲۸ نفر بود.
در سال ۱۳۶۸ مرکز بخش اندیکا از روستای لالی به روستای قلعه خواجه انتقال یافتهبود
آبشار شوی یکی از بلندترین آبشارهای ایران و خاورمیانه است که گاهی از آن با عناوینی همچون «بهشت پنهان ایران» یا «نیاگارای ایران» یاد میشود. این آبشار در نزدیکی روستای شوی از توابع شهر سردشت شهرستان دزفول در شمال استان خوزستان و در حدّفاصل دو استان خوزستان و لرستان واقع شده و همین امر سبب شده است اهالی هر دو استان این آبشار را از جاذبههای گردشگری استان خود قلمداد نمایند در حالی که به استناد نقشههای موجود در کتابهای گیتاشناسی و نقشههای تقسیمات کشوری و مختصات جغرافیایی، قرارگیری آبشار شوی در استان خوزستان و شهرستان دزفول محرز میباشد. ارتفاع این آبشار 70 متر و عرض آبریز آن در مواقع پرآبی به 80 متر میرسد.
راه دسترسی به آبشار یک جاده مالرو میباشد. چند سال اخیر از سمت شهرستان دزفول و در ادامه جاده خاکی روستای احمد فداله، جادهای خاکی تا 1000 متری آبشار کشیده شده که مناسب عبور مینیبوس و نیسان میباشد. در واقع یکی از دلایل بکر بودن این آبشار علاوه بر وجود پرتگاههای صخرهای در بخشی از مسیر، نبود راه دسترسی آسفالته به آن میباشد. افرادی که علاقمند به بازدید از این آبشار میباشند باید با راهآهن سراسری تا ایستگاه تله زنگ آمده و از آنجا از طریق پیادهروی (به مدت 5 ساعت) به آبشار میرسند. این آبشار در 12 کیلومتری ایستگاه راهآهن تله زنگ واقع شده و قطارهای درجه یک و اکسپرس در این ایستگاه توقف نخواهند داشت بنابراین فقط باید از قطار عادی تهران به اندیمشک استفاده نمود.
در نزدیکی این آبشار، آبشار بزرگ دیگری وجود دارد که گاه از آن به آبشار دوم شوی یاد میشود که به دلیل عمق مناسب نسبت به آبشار اصلی و بیخطر بودن آن، جای مناسبی برای شنا است.
در مسیر آبشار روستای سرسبز شوی واقع شده که دارای باغهای انار، انگور، پرتقال و نخل میباشد و کوهپیمایانی که قصد رسیدن به آبشار را دارند، میتوانند در این مکان به صورت موقت استراحت کنند. در این روستا امامزادهای به نام سید محمود از نوادگان امام موسی کاظم(ع) وجود دارد که مردم این منطقه ارادت خاصی به ایشان دارند.
فصل پاییز و اوایل بهار بهترین زمان برای بازدید از این آبشار پرشکوه است. در اواخر بهار و فصل تابستان، این منطقه هوای گرمی دارد که برای انجام فعالیت کوهپیمایی مناسب نیست ولی در ارتفاعات و در پایین آبشار هوا خنک و سرد است. معمولاً در هنگام بهار این منطقه مستعد بارندگیهای شدیدی میباشد که سبب خیس شدن چادر و وسایل کوهنوردان و طبیعتگردان میشود بنابراین هنگام برپا کردن چادرها، باید مکان مناسبی در نظر گرفته شود که در این مواقع آب به زیر چادرها نرود.
شِوی در زبان لری بختیاری به معنای لطافت است و اغلب ساکنان اطراف این آبشار از قوم لر و تیره بختیاری میباشند.
آب آبشار شوی پس از عبور از کوهها و درهها، به رود دز و در نهایت به دریاچه سد دز در اندیمشک میریزد.
منبع : scipost.wikipg.com
محوطه تاریخی چغازنبیل در استان خوزستان قرار دارد
این محوطه در جنوبغربی ایران، در 35 کیلومتری جنوب شرقی شهر باستانی شوش قرار گرفته است.
ساخت این شهر که حدود 1250 سال قبل از میلاد مسیح (ع) در دوران عیلامیها آغاز شد، بعد از حمله آشوریها ناتمام ماند.
هزاران خشت و آجر استفاده نشدهای که در این محوطه باقی مانده، گواهی بر این موضوع است. چغازنبیل به سال 1979 در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد.
چغازنبیل در اوایل قرن 13 قبل از میلاد توسط پادشاه عیلامی «اونتاش نپیریشا» در نزدیکی رود دز ساخته شد و «دوراونتاش» نامیده شد.
معنای دوراونتاش، قلعه اونتاش است. البته در برخی متون میخی از این شهر با عنوان «ال اونتاش» به معنی شهر اونتاش نام برده شده است.
در مرکز شهر، معبد عظیمی به صورت مطبق بنا شده که امروزه دو طبقه از آن پابرجاست.
این معبد، ذیقورات نام دارد که به دو تن از خدایان بزرگ عیلامی؛ «اینشوشیناک» و «نپیریشا» اهدا شده است.
معبد چغازنبیل بزرگترین اثر معماری بر جای مانده از تمدن عیلامی است که تا کنون شناخته شده است.
دورتا دور ذیقورات را دیواری احاطه میکرده که در مجاورت آن در جبهه شمال غربی معابدی برای خدایان کریریشا، ایشنیکرب و هومبان بنا شده است.
همچنین معابد دیگری در جبهه شمال شرقی قرار داشتهاند و مجموعه این معابد توسط حصار دیگری احاطه میشده است.
در خارج از این حصار بقایای اندکی از خانههای شهر در سطح زمین دیده میشوند. دورتادور شهر سومین دیوار قرار داشته که کل شهر را محصور میکرده.
طول این حصار خارجی حدود چهار کیلومتر است. در زاویه شرقی شهر و در نزدیکی حصار خارجی، کاخهای شاهی قرار داشتهاند.
در زیر یکی از این کاخها پنج مقبره زیرزمینی کشف شده است که احتمالا به خانواده شاهی تعلق داشتهاند. در طرف مقابل شهر و بر روی ضلع شمال غربی حصار خارجی مخزنی برای آب موجود است.
ذیقورات با تشدید روی حروف «ق» و «ر» کلمهایی اکدی است. در ایران این کلمه عموماً زیگورات نوشته میشود. واژه زیگورات از فعل زیگورو به معنای بلند و برافراشته ساختن مشتق شده است.
واژه چغازنبیل نیز متشکل از دو جز چغا به معنای تپه و زنبیل به معنای سبد است.
گویا قبل از حفاری معبد، ویرانههای تپه مانند آن یک زنبیل واژگونه را تداعی میکرده است و به همین علت شهر کهن «دور اونتاش» را به این نام خوانده اند.
بناهای مهم چغازنبیل:
این حصار در بر گیرنده ذیقورات و معابد و بنای نیایشگاه است که در آن 6 دروازه وجود دارد و از طریق همین دروازهها زائران به محوطه معبد وارد میشدند. مصالح به کار رفته در حصار اول خشت و گلکوبیده است. به این حصار تمنوس میگفتهاند.
حصاری است که حصار اول و بخشی از بناهای تاریخی چغازنبیل را در بر گرفته است.
حصار سوم چغازنبیل نشانگر محدوده شهر بوده است و حصارهای اول و دوم و مجموعه بناهای چغازنبیل را در بر میگیرد. مصالح به کار گرفته شده در ساخت این حصار، عموما خشتی هستند.
در روی این دیوار ناودانهایی به فاصلههای تقریبی 47 تا 50 متر قرار گرفتهاند. این ناودانها به گونهای ساخته شدهاند که آب را به بیرون حصار و به فاصله دوری هدایت کنند تا مانع نفوذ آب به زیر دیوار و اطراف ناودان شوند.
بناهای داخل حصار اول:
در مرکز شهر چغازنبیل معبد عظیمی به صورت مطبق بنا شده است. این معبد «ذیقورات» نام دارد که به دو تن از خدایان بزرگ عیلامیان یعنی «اینشوشیناک» و «نپیریشا» اهدا شده.
معبد چغازنبیل بزرگترین اثر معماری بر جای مانده از تمدن ایلامی است که تا کنون شناخته شده است. معبد زیگورات شامل چهار جبهه است.
این معبد که به الهه اینشوشیناک هدیه شده دارای 5 اتاق است که همگی آنها در یک ردیف قرار دارند.
در مدخل ورودی معبد، یک سردر هلالی از خشت و ملات گچ وجود دارد. در زیر تاق ورودی دروازه معبد که به «دروازه مجلل» معروف است، آجرنوشتههایی دیده میشود که در هر دو سمت دروازه قرار دارند. در دروازه مجلل از جنس چوب و مزین به نقشهایی با شیشه بوده است.
معبد اینشوشیناک دارای سالمترین و بهترین کلونها و لولاهای در و همچنین پاشنههای سنگی است.
معبد دیگری در نزدیکی این معبد قرار دارد که آن هم اینشوشیناک (آ) نام داشته است اما طبق یافته های باستان شناسان این معبد نسبت به معبد اینشوشیناک (ب) از اهمیت کمتری برخوردار بوده است.
این سه معبد موقعیت ممتازی در شهر باستانی «دور اونتاش» داشته اند. این مجموعه در مجاورت حصار درونی در جبهه شمال غربی ذیقورات قرار دارند و از دو نیایشگاه برای ایشنی کاراپ و کیریریشا که مستقیماً به روی صحن شمال غربی باز میشوند و نیاشگاه سوم که برای خدای گال ساخته شده تشکیل می شوند.
هر یک از اضلاع این معبد 17 متر است و هریک از چهار زاویه آن به سمت یکی از جهات اربعه قرار دارد. ورودی این معبد در شمال شرقی آن تعبیه شده است، سقف تمام اتاق ها در این معبد با خشت خام به صورت طاق هلالی از نوع آهنگ پوشانده شده است.
هر یک از اضلاع این معبد که زوایای آن به طرف جهات اربعه است 18 متر است. حیاطی در زاویه غربی بنا قرار گرفته است، که اتاقهای معبد به این حیاط وابستهاند. ورودی آن در روی وجه جنوب شرقی قرار گرفته و بر دالان کوچکی باز میشود.
روبروی جبهه جنوب غربی سه نیایشگاه شناسایی شده اند و اشیایی از آنها به دست آمده که نذوراتی بوده است که سربازان آشور میلی به غارت آنها نداشته اند.
از اشیای یافت شده در این سه نیایشگاه می توان به قرص هایی تزئینی که برای تزئین در به کار میرفته اند، مهره هایی از جنس خمیر شیشه، مجسمه های گراز، گاو کوهاندار، لاک پشت، پرندگان و حیوانات کوچک از جنس خمیر شیشه و انگشتری از جنس قلع با روکشی از طلا که در آن دایره ای از آهن قلم زنی شده است، اشاره کرد.
دروازه بزرگ بزرگترین و عریضترین دروازهای است که در دیوار حصارهای اطراف ذیقورات تعبیه شده است و مخصوص تردد شاه و درباریان بلندمرتبه بوده است.
در این دروازه کلونهای سنگی مشابهی بسته میشده که توسط بستهای فلزی به در چوبی متصل بودهاند.
این دروازه در گوشه جنوبی حصار اول واقع شده است و کفپوشی از سنگ روی سطح دروازه دیده میشود.
درز این کفپوش سنگی را با با ملات قیر معدنی پر کردهاند. بر روی این سنگ فرش آثاری شبیه به آثار چرخ گاری دیده میشود و به همین دلیل این دروازه به نام دروازه ارابهها مشهور شده است. چهارپایان را برای قربانی کردن در معابد از این دروازه وارد میکردهاند.
این دروازه بزرگترین و مهمترین دروازه تمنوس است که چهار برج دارد. دو برج در خارج و دو برج دیگر در داخل حصار واقع شده است.
تمام کف دروازه با آجرهای شکستهای که هنوز هم لکههایی از آنها باقی مانده فرش شده بوده است. دروازه اینشوشیناک و دروازه غربی دو دروازه دیگر حصار اول بودهاند.
بناهای داخل حصار دوم:
این معبد که در نزدیکی دروازه شمال شرقی تمنوس قرار دارد وقف دو الهه مذکر به نامهای هیشمیتیک و روهوراتیو بوده است.
در این معبد 21 آجر کتیبه دار یافت شد که نام این دو خدای باستانی عیلامیان را بر خود داشتند.
این دروازه در روبروی دروازه شمال شرقی حصار اول قرار دارد. کف پوشی که سطح این دروازه را پوشانده است، از طرفی به جبهه جنوب شرقی ذیقورات متصل شده و از طرف دیگر تا جبهه شمال غربی و نزدیک معبد گال امتداد دارد. در درون این دروازه و در سمت شرقی آن یک پلکان یافت شده است.
این دروازه در دیوار جنوب غربی قرار دارد و به سمت شهر شوش است. چهار برج به این دروازه تکیه زده بوده اند که گذرگاه باریکی را به وجود میآوردند.
بر گرفته از : همشهری
دریاچه شهیون دزفول یکى از زیباترین دریاچه هاى ایران و جهان در شمال غربی
دزفول و پشت دو کوه شاداب و تنگوان در کنار روستای گردشگری پامنار دزفول
شکل گرفته و چهره زیبایى به منطقه شهیون داده است . این دریاچه زمینه
مساعدى جهت انجام ورزشهاى آبى از جمله قایقرانى ، اسکى ، شنا و... به وجود
آورده است. وجود چند جزیره کوچک و بزرگ که روى آنها انبوهى از درختان کنار و
بادام کوهى به چشم می خورد جلوه دیگرى به دریاچه بخشیده است. به گونه اى
که جزیره بزرگ وسط دریاچه با مساحتى بالغ بر شصت هزار متر مربع چشم انداز
زیبایى را بوجود آورده است.
بر روى این جزیره درختان کنار(سدر)، بادام
کوهى ، کلخنگ و بید و همچنین جانوران کوچکى مانند روباه و خرگوش در کنار
پرندگان زیبایى مثل تیهو و کبک و پرندگان دریایى ؛ حیات وحش بى نظیرى را
بوجود آورده است. لازم به ذکر است که این جزیره به دلیل موقعیت جغرافیایى
خوب و مسطح بودن زمین آن شرایط مناسبى را جهت احداث مراکز تفریحى و اقامتى و
جذب هرچه بیشتر گردشگران به منطقه فراهم آورده است. به دلیل زمینه مساعدی
که این دریاچه دارد در آن انواع آبزیان پرورش داده می شوند به همین خاطر در
فصولی از سال محل مناسبی برای صید ماهی می باشد . بهترین زمان برای
استفاده از این دریاچه فصل زمستان تا اوایل بهار می باشد. در ایام نوروز
نیز گردشگران زیادی از طبیعت زیبای منطقه بهره می برند.
یکی از زیباترین مناطق شمال دزفول در فصول زمستان و بهار منطقه گردشگری دیونی می باشد . روستای دیونی که در فاصله هوایی حدود ۴۰ کیلومتری و جاده ای شصت کیلومتری شهر دزفول در دامنه ی کوه سگریون قرار دارد به دلیل دارا بودن طبیعتی بکر و مردمانی با صفا همواره پذیرای گردشگران ، کوهنوردان و علاقمندان به طبیعت زیادی از این شهرستان و مناطق همجوار می باشد . جدای از طبیعت زیبا مانند بیشه زارها و رودهای کوچک روان ، این منطقه دارای اماکن متبرکه و آثار باستانی زیادی است که برای گردشگران کمتر شناخته شده می باشند . از اماکن متبرکه این روستا می توان پیر فزک ، پیرور ، پیر قاضی ، دادا زیوه و قلندرون را نام برد که هر یک از این اماکن احترام خاصی نزد اهالی این روستا و مناطق همجوار دارند. همچنین از آثار باستانی این منطقه می توان به چندین آسیاب قدیمی ، پل جگینه و ده گه اشاره کرد.
پل قدیمی مهمترین اثر تاریخی دزفول است.
این پل را شاپور دوم ساسانی به کمک اسیران رومی روی رود دز بنا کرد و به همین دلیل به پل رومی نیز مشهور است. وی قلعهای نیز برای حفاظت از این پل بنا کرد که اکنون در محل قدیمی آن محلهای به نام قلعه وجود دارد.
در ساختمان بجا مانده کنونی این پل آثار معماری دوره ساسانی و صفوی دیده میشود.
در دوران پهلوی، به دلیل خراب شدن دهانههای میانی این پل، دو دهانه بتونی احداث کردند که آن را قابل تردد میکند.
این پل، قدیمیترین پل در جهان است که هنوز عبور و مرور روی آن صورت میپذیرد.
قدیمیترین پل جهان؛ پل دزفول با گذشت بیش از 10 قرن از ساخت آن همچنان سالم و بادوام محل تردد عابرین و خودروهای سواری است.
این پل در سال 260 میلادی به دستور شاهپور اول ساسانی توسط 70 هزار اسیر رومی دربند ایرانیان احداث شد و در حالی که بیش از 10 قرن از عمر آن میگذرد به عنوان باستانیترین پل جهان محل تردد خودروهای سواری دزفول و اندیمشک است.
این پل دارای 14 دهانه است و آب رودخانه دز از زیر آن عبور میکند.
پل مزبور از سنگ ساروج و آهک بنا شده و در دوران حکومت عضدالدوله دیلمی، صفویان و پهلوی چندین بار بازسازی شده اما پایههای پل حکایت از دوران ساسانی دارد.
مسجد جامع دزفول بعد از پل قدیم دزفول ، دومین اثر مهم تاریخی شهر دزفول به
شمار می رود و از لحاظ معماری و دارابودن شبستان و ستون های سنگی در شمار
مساجد اولیه دوره ی اسلامی بوده که در قرن سوم هجری احداث گردیده است. این
بنا برگرفته از اصول معماری کاخ ایوان کرخه بوده و شکل گیری کنونی آن (چهار
ایوانی) به اواسط دوره صفویه (1050 هجری قمری) بر می گردد .
عمده تزئینات کاشی کاری بنا مربوط به دوره ی قاجاریه می باشد که با خط بنایی و نقوش هندسی مزین شده است. این مسجد با شکوه در قرون هفت تا دوازدهم هجری قمری توسعه و مرمت یافته است .دیوارهای مسجد بسیار قطور و دارای ستون سنگی می باشد. پوشش شبستان مسجد گنبدی شکل و آجری است . محراب مسجد در وسط شوادان واقع است و دارای گچبری های زیبایی است . در جبهه شرقی مسقف مسجد غریبخانه واقع شده که در گذشته محل استراحت مسافرین از راه رسیده بوده و در دوران اخیر تبدیل به نمازخانه گردیده است، این قسمت را می توان قدیمی ترین بخش مسجد جامع عنوان نمود. از دیگر قسمت های تاریخی مسجد می توان به شوادان (شبادان) آن اشاره نمود که دارای 25 پله و اتاق های کوچک بدون درب می باشد که در اصطلاح محلی کَت گفته می شود . از شوادان جهت استراحت در تابستان استفاده می شده است. مسجد جامع دزفول به شماره 287 در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بند قیصر یا پل شادروان شوشتر با قدمت دوره ساسانی در کنار پل جدید شهرستان شوشتر در استان خوزستان قرار دارد.
در دانشنامه جهان اسلام، درباره بند قیصر آمده است:
همچنین در دایرةالمعارف مصاحب، آمده است:
در فرهنگ معین نیز آمده است:
برخی بر این باورند که پل شادروان شوشتر قدیمیترین پل جهان میباشد که دارای 44 دهنه بوده است و برخی نیز گفتهاند 48 دهنه داشته است.
پل شادروان زمانی یکی از بناهای مشهور ایران بود ولی امروزه خرابه ای از آن باقی مانده است. روایات مربوط به این پل معمولا تکراری و نقل از منبع پیشین است. آنها ساخت پل را به زمان شاپور اول ساسانی میدانند که والریان رومی را پس از اسارت وادار به ساخت این پل و سد شادروان نمود ولی استناد همه آنها به روایات محلی میباشد.
کلمان هوار در کتاب ایران و تمدن ایرانی آورده است: پل شوشتر از روی شادروانی میگذشت و بنا به روایات مهندسان رومی آن را ساخته بودند.
فردوسی نیز در ضمن سرودن شعری مربوط به این پل نام سازنده آن را برانوش آورده و پس از ساختن آن به روم برگشته است.
البته در قرن هشتم که ابن بطوطه به شوشتر رفته این پل قابل استفاده نبوده، چرا که وی میگوید : عمق رودخانه زیاد است و محاذی دروازه دسبول، مانند بغداد و حله جسری از کشتیهای کوچک درست کردهاند.
مولف تذکره شوشتر تجدید بنای آن را به وسیله فتحعلیخان از حاکمان اواخر صفویه میداند.
این پل بارها مرمت شده است تا اینکه در سال 1303 قمری سیلاب برای چندمین بار آن را شکست و دیگر تعمیری در آن انجام نشد و دائما در حال ویرانی بیشتر شد.
پل معروف به بند قیصر در سال 1310 با شماره 78 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
به نقل از: همشهری
این قلعه بسیار زیبا یکی از منحصر به فردترین آثار تاریخی و دیدنی ایران و استان خوزستان است که روی تپه باستانی شوش و در کنار کاخ آکروپل ساخته شده است.
پلان قلعه ذوزنقه شکل است که قاعده کوچک آن در سمت شمال واقع شده است. دور تا دور آن را راهرویی احاطه کرده و ردیف اتاقهایی به سمت حیاط، برگرد آن قرار گرفتهاند.
تقسیم بندی کلی قلعه با دو حیاط و فضاهای پیرامون این حیاط شکل میگیرد. قلعه دارای سه ورودی است که یکی از آنها در حال حاضر مسدود میباشد.
قلعه شوش که آن را قلعه آکروپل نیز مینامند، روى بلندترین نقطه شهر شوش بنا شده و شباهت بسیار زیادى به زندان باستیل فرانسه دارد.
نخستین حرکتهای باستانشناسی در محوطه تاریخی شوش در سال 1851 به وسیله کنت لفتوس انگلیسی آغاز شد.
این حرکت چندی بعد توسط ژان و مارسل دیولافوای فرانسوی ادامه پیدا کرد. به واسطه گسترش کاووش و کشف آثار ارزشمند و همچنین ناامنی، هیات فرانسوی تصمیم به ساخت مکانی در این محوطه تاریخی گرفت.
بالاخره در سال 1897 توسط ژان ژاک دومورگان قلعه شوش را بنا کرد. مصالح این قلعه نیز از آثار و ابنیهای که در حفاریهای کشف شد، تهیه شده بود.
قلعه شوش همانند قلاع قرون وسطی اروپا از 2 حیاط تشکیل شده که حیاط دوم مرتفعتر از حیاط اول است. در زیر حیاط دوم 2 تالار (زیرزمین) تعبیه شده است.این قلعه کلا دو اشکوبه میباشد. بافت اصلی دیوارها از خشت است با روکشی از آجر. آجرها مربوط به ادوار مختلف تاریخی است.
فرانسویها کاملا وقیحانه از آجرهای بناهای تاریخی مکشوفه، در ساخت این قلعه استفاده کردند. عناصر تشکیل دهنده معماری شامل طاقهای رومی، درگاههای قوسی و تزئینات آجری است که تماما از معماری ایرانی مایه گرفته و کل بنا توسط 2 معمار دزفولی ایجاد گردیدهاند.
از سال 1371 از این محل به عنوان پایگاه باستانشناسی و انبار نگهداری اشیای تاریخی استفاده میشود.
از دیگر قسمتهای قلعه شوش میتوان به اتاقک شیشهای موسوم به کلاه فرنگی و برج استوانهای که در ضلع غربی قرار دارد و به عنوان کبوترخانه مورد استفاده قرار میگرفت و همچنین برجی دیگر که در وسط حیاط اول قرار دارد، اشاره کرد.
از دیگر تزئینات این قلعه نیز، نعل درگاههای قوسی و ایجاد نماهای تزئینی با آجر و همچنین نقاشیهایی به سبک تلفیقی اروپایی و شرقی و آجرهای کتیبهدار چشمگیرتر هستند.
به دلیل وجود انواع آجر به ویژه آجرهای کتیبهدار با ابعاد مختلف و منقوش مینایی، میتوان این قلعه را موزه آجر نامید.
در خلال جنگ تحمیلی و در سالهای 1359 تا 1360 بارها این اثر تاریخی مورد حمله دشمن قرار گرفت و آسیبهای جدی به آن وارد آمد. از سال 1371 تا 1373 قلعه شوش چندینبار مرمت اصولی شد ولی در سال 1375 متاسفانه قسمتی از راهروها و اتاقها توسط سازمان میراث فرهنگی رنگآمیزی شد.
قلعه تاریخی شوش در سال 1380 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 3983 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
به نقل از : همشهری